در همه ادیان الهی از انتظار موعودی نجات دهنده سخن حرف های شده است_اسپایدر

نوشته و ویرایش شده توسط تیم اسپایدر
کد خبر: ۲۶۸۸۰۳
تاریخ انتشار کردن: پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۳ – ۲۰:۵۵
به نقل از بهداشت نیوز فردا سالروز اغاز امامت حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
در ادیان یهود، مسیحیت، زرتشت و اسلام از انتظار موعودی نجات دهنده سخن به بین است که او خواهد آمد و همه جهان را اصلاح خواهد نمود، یهودیان و مسیحیان چشم به راه رجعت حضرت مسیح (ع) دوختهاند. این سخن برگزیده از کتاب «اشعیاء» باب شصت و یکم است.
در دین یهود، مسیح و زرتشت قبل از ظهور نجات دهنده نیروهای بدی ظاهر خواهد شد، نزد یهود هجوم یاجوج و ماجوج، نزد مسیحیان اژدها یا جانور «یوحنایی» و پیامبر کذاب، نزد زرتشتیان «مار ضحاک» که همان «دجال» مسلمانان است.
امامت اصل بنیادین و محوری تشیع است. باور به حجتی که از جانب خدای متعال انتخابشده است نهتنها در باورها شیعه بلکه در فقه و دیگر ساحتهای دینی تفاوتهای اساسی را با دیگر مذاهب اسلامی به رخ میکشد. اگر امامت را از اندیشه شیعی جدا کنیم چیزی از آن نمیماند و این افتقار شدید اندیشه شیعی به حجت بهواقع خبر از این میدهد که شاهرگ حیات فکری و معرفتی شیعی به حجت الهی و به تعبیری به وحی الهی است و نمایی دیگر از حاکمیت روح توحید و این اندیشه است، نه آنکه این نیاز نشانه ضعف اندیشه شیعی شمرده بشود.
بلکه نشانه حاکمیت روح بندگی در این زندگی است که انسان جدای از خدا هیچ است. درواقع این دیگران می باشند که باید جوابگوی این استکبار به رخ بر تافتن خویش از درگاه خداوند و حجتهای منتخب او باشند. با عنایت به این نوشته بالطبع اصل ضروری به حجت در هندسهی معرفتی شیعه جایگاه متمایزی مییابد ناشناخته بودن قدر و منزلت حجتهای الهی و از نظر دیگر نبوده است فهمیدن عمیق از نیازهای خود جهت بیتوجهی و کوتاهی نسبتبه حجتهای الهی شده بهطوری که تعداد بسیاری از حجتهای الهی در طول تاریخ را به زندگی مخفیانه و غیبت کشانده، این ناسپاسی نشانه ناسپاسی نسبتبه افرادی که وابستگی همه به آنها داشتند کار را بهجایی رسانده که یازده امام شیعه را به شهادت رسیدند.
یکی از علل مهم غیبت، بیتوجهی مردم نسبتبه امام عصر بوده و عمده این غفلت سترگ ناشی از نبوده است فهمیدن ضروری به حجت الهی است. مردمی که معرفتشان به حجت الهی معرفت سطحی است و حجت الهی را انسانی چون خود میدانند و از نظر دیگر نیازهایشان را منحصر در خوراک و پوشاک و مسکن میبینند چطور مضطر حجت الهی باشد. از این چنین مردمی نمیتواند توقع پایمردی بر مسیر ولایت داشت، این ناسپاسی سزایی جز دور نگاهداشتن معصوم از آنان ندارد. تا این ضروری فهمیدن نشود و حجت نجاتدهنده انحصاری برداشت نشود، مورد آرزو نخواهد می بود و برای تحقق سریعتر فرج کاری صورت نخواهد گرفت و دستانی رو به آسمان بلند نخواهد شد، تا ظهورش را نه از روی سیری که از روی عطش التماس کنند.
در زیارت جامعه کبیره میخوانیم «قاده الأمم»، قیادت آن است که انسان جلو برود و مرکب را پشت سر خویش بکشد، بر خلاف سّوق که انسان مرکب را جلو بیندازد و آن را از پشت براند. هر دو، نوعی راهبری است. اما روشی راهبری حجتهای الهی از نوع قیادت است.
منبَک مهر
دسته بندی مطالب