اموزش

بیوه‌های سیاه: از قاتل سریالی آمریکا تا پرونده هولناک کلثوم اکبری در مازندران_اسپایدر


نوشته و ویرایش شده توسط تیم اسپایدر

هنگامی سخن بگویید از قاتلان سریالی به بین می‌آید، ذهن زیاد تر ما به سمت چهره‌های مخوف و داستان‌های پر از خشونتی از مردان قاتل کشیده می‌بشود. اما در دنیای جرم‌شناسی، زیرشاخه‌ای هولناک از زنان قاتل سریالی وجود دارد که با نقابی از مطمعن و محبت، جنایت‌های خود را پیش می‌برند. این دسته که با گفتن «بیوه سیاه» شناخته خواهد شد، نام خود را از عنکبوتی به همین نام گرفته‌اند که زیاد تر بعد از جفت‌گیری، شریک نر خود را از بین می‌برد. این زنان نیز به شکل استعاری، همسران خود را بعد از دستیابی به منافع مالی به قتل می‌رسانند. پرونده کلثوم اکبری، معروف به «قاتل سریالی مازندران»، یکی از تازه ترین و تکان‌دهنده‌ترین مثالهای این اتفاق در ایران است که فرصتی برای تحلیل عمیق این نوع جنایت فراهم می‌کند.

در این مقاله، به تحلیل روانشناختی و جرم‌شناختی این دسته از قاتلان می‌پردازیم، پرونده کلثوم اکبری را با جزئیات واقعی آن بازدید کرده و او را با مثالهای شبیه بین‌المللی قیاس می‌کنیم.

«بیوه سیاه» کیست؟

پیرزن با پشت عرصه تار عنکبوت و مردهای به دام افتاده

کلمه «بیوه سیاه» (Black Widow) از کجا آمده است؟ این نام مستقیماً از دنیای طبیعت و از نام عنکبوتی گرفته شده که ماده آن زیاد تر بعد از جفت‌گیری، شریک نر خود را از بین می‌برد. در قرن بیستم، رسانه‌ها این استعاره قوی را برای توصیف زنانی به کار بردند که با الگویی شبیه، همسران خود را بعد از دستیابی به منافع مالی به قتل می‌رساندند. اگرچه آمار دقیقی از این قاتلان وجود ندارد، اما این اتفاق یک الگوی نادر اما تکرارشونده در تاریخ جنایت است.

یک قاتل از نوع «بیوه سیاه» مشخصات رفتاری و روانی زیاد دقیقی دارد که او را از دیگر مجرمان نزدیک می‌کند. فهمیدن این ویژگی‌ها کلید شناخت افرادی همانند کلثوم اکبری است.

۱. انگیزه مهم: قتل برای منفعت مالی

برخلاف تعداد بسیاری از قاتلان سریالی مرد که با انگیزه‌های جنسی یا روانی دست به جنایت می‌زنند، انگیزه مهم بیوه سیاه تقریباً همیشه مالی است. مقصد نهایی آن‌ها تصاحب اموال، ارث، یا پول بیمه عمر قربانی است. آن‌ها جنایت را یک راه بین‌بر برای رسیدن به ارامش و رفاه اقتصادی می‌بینند.

۲. روش قتل: آرام، بی‌صدا و فریبنده

این قاتلان به ندرت از راه حلهای خشونت‌آمیز و پر سر و صدا منفعت گیری می‌کنند. راه حلهای آن‌ها زیاد تر خاموش و حساب‌شده است تا مرگ قربانی، طبیعی یا اتفاقی نمود کند.

  • منفعت گیری از سم: رایج‌ترین روش در بین این قاتلان، منفعت گیری از سمومی است که تشخیص آن‌ها در بدن دشوار است.
  • تشکیل حادثه ساختگی: صحنه‌سازی یک حادثه همانند سقوط از پله.
  • خفگی: در مواردی که قربانی ضعیف و ناتوان است.

این راه حلها به قاتل زمان می‌دهد تا بدون جلب دقت، صحنه را ترک کرده و داستان خود را برای دیگران روایت کند.

چاقوی خونی پشت زن
چاقوی خونی پشت زن

۳. الگوی انتخاب قربانی

قربانیان بیوه‌های سیاه طبق معمولً با دقت انتخاب خواهد شد و ویژگی‌های مشترکی دارند:

  • مردان مسن و تنها: زیاد تر مردانی که همسر خود را از دست داده‌اند یا ربط نزدیکی با فرزندانشان ندارند.
  • حالت مالی مناسب: دارای املاک، بعد‌انداز یا حقوق بازنشستگی قابل دقت.
  • صدمه‌پذیری عاطفی: افرادی که به جستوجو یک همدم برای فرار از تنهایی می باشند و به راحتی مطمعن می‌کنند.

۴. ویژگی‌های شخصیتی قاتل

این زنان زیاد تر دارای اختلالات شخصیتی جدی می باشند که به آن‌ها اجازه می‌دهد بدون عذاب وجدان، نقشه‌های خود را عملی کنند.

داکوتا جانسون پشت تار عنکبوت در نمایی از مادام وب
داکوتا جانسون پشت تار عنکبوت در نمایی از مادام وب
  • فقدان شدید همدلی: آن‌ها قادر به فهمیدن یا حس درد و رنج دیگران نیستند.
  • توانایی بالا در فریب و بازیگری: می‌توانند برای ماه‌ها یا سال‌ها نقش یک همسر دلسوز و مهربان را بی‌نقص بازی کنند.
  • خودشیفتگی و خودبزرگ‌بینی: خود را مستحق ثروت دیگران می‌دانند و جنایت را حق خود برداشت می‌کنند.
  • شخصیت ضداجتماعی: قوانین و هنجارهای اجتماعی برایشان بی‌معناست و تنها منافع شخصی برایشان اهمیت دارد.

قیاس پرونده کلثوم اکبری با قاتلان سریالی شبیه

کلثوم اکبری با سانسور

پرونده کلثوم اکبری همانند کتاب درسی، همه ویژگی‌های کلاسیک یک قاتل از نوع بیوه سیاه را به نمایش می‌گذارد. او با شناسایی مردان مسن و ثروتمند در شهرهای گوناگون استان مازندران، خود را به گفتن یک زن تنها و نیازمند محبت معارفه می‌کرد و بعد از جلب مطمعن و ازدواج با آن‌ها، نقشه قتل را اجرا می‌کرد.

نقطه اغاز تحقیقات: شکی که یک پرونده را باز کرد

بر پایه گزارش‌های پلیس، این پرونده وقتی به جریان افتاد که خانواده آخرین قربانی، یعنی یک پیرمرد ۸۲ ساله، به مرگ ناگهانی او مشکوک شدند. سردار حسن مفخمی، فرمانده انتظامی مازندران، در مصاحبه‌های خود اشاره کرد که شکایت فرزندان این مرد مبنی بر گمان «مرگ مشکوک» و ناپدید شدن برخی اسناد مالی، کلید مهم ورود کارآگاهان به این پرونده می بود.

اعترافات و جزئیات تکان‌دهنده

بعد از دستگیری، کلثوم اکبری در اعترافات خود به قتل چندین نفر از همسرانش اعتراف کرد. او در بخشی از اعترافاتش او گفت:

«با شناسایی افراد مسن و پولدار که به تنهایی زندگی می‌کردند، به بهانه‌های گوناگون با آن‌ها مطرح دوستی می‌ریختم و بعد از مدتی به عقدشان درمی‌آمدم. سپس از آن با خوراندن داروهای گوناگون، آن‌ها را به قتل می‌رساندم و اموالشان را تصاحب می‌کردم.»

روش قتل: یک سناریوی تکراری

روش کار کلثوم اکبری یک سناریوی ثابت داشت. او با خوراندن ترکیبی از داروها، شامل داروهای خواب‌آور قوی و داروهای دیابت در نوشیدنی‌های گوناگون، علتافت شدید سختی، سرگیجه و در نهایت ایست قلبی قربانیان خود می‌شد. این روش علتمی‌شد تا علت مرگ، سکته یا عوارض ناشی از کهولت سن تشخیص داده بشود و برای سال‌ها فردی به ماهیت جنایی این مرگ‌ها شک نکند. انگیزه نهایی او، همان گونه که رئیس پلیس آگاهی مازندران نیز پافشاری کرد، فقطً انگیزه مالی و طمع برای به دست آوردن املاک و دارایی‌های همسرانش می بود.

این پرونده به وضوح مشخص می کند که چطور یک فرد با منفعت گیری از نقاب دلسوزی و مطمعن، می‌تواند به یک شکارچی خاموش و خطرناک تبدیل بشود.

مثالهای شبیه بین‌المللی: اتفاق‌ای جهانی

برای فهمیدن بهتر اتفاق بیوه سیاه، قیاس پرونده کلثوم اکبری با مثالهای مشهور جهانی زیاد راهگشاست.

بل گونس (Belle Gunness) – بیوه سیاه نروژی-آمریکایی

او یکی از معروف‌ترین قاتلان سریالی زن در تاریخ است. بل گونس در اغاز قرن بیستم، با انتشار کردن آگهی ازدواج در روزنامه‌ها، مردان ثروتمند را به مزرعه خود در ایندیانا می‌کشاند. بعد از مدتی، آن‌ها را به قتل می‌رساند و اموالشان را تصاحب می‌کرد. تخمین زده می‌بشود او بیشتر از ۴۰ نفر را به قتل رسانده باشد. شباهت او با کلثوم اکبری در منفعت گیری از ازدواج به گفتن ابزاری برای به دام انداختن قربانیان و انگیزه کاملاً مالی، زیاد قابل دقت است.

نانی داس (Nannie Doss) – مادربزرگ خندان

نانی داس که به علت ظاهر مهربان و لبخند همیشگی‌اش به این نام معروف می بود، در میانه قرن بیستم، چهار همسر، مادر، خواهر و نوه‌هایش را با سم آرسنیک به قتل رساند. انگیزه مهم او در قتل همسرانش، به دست آوردن پول بیمه عمر آن‌ها می بود. روش او یعنی منفعت گیری از سم (همانند قرص‌های حل‌شده توسط کلثوم اکبری) و ظاهر فریبنده‌اش، او را به یک نمونه کلاسیک از بیوه‌های سیاه تبدیل کرده است.

مری آن کاتن (Mary Ann Cotton) – پیشگام بیوه‌های سیاه

مری آن کاتن احتمالا یکی از اولین و مشهورترین مثالهای ثبت‌شده از اتفاق بیوه سیاه در تاریخ مدرن باشد. او که به گفتن پرستار کار می‌کرد، سه تن از چهار همسر خود و ۱۱ فرزندش را برای به دست آوردن پول بیمه ناچیز آن‌ها با سم آرسنیک مسموم کرد و به قتل رساند. پرونده او مشخص می کند که این الگوی رفتاری حتی در دوران ویکتوریا و در شرایطی که زنان دسترسی محدودی به منبع های مالی داشتند نیز وجود داشته است. روش قتل با سم و انگیزه مالی، او را مستقیماً با کلثوم اکبری مرتبط می‌کند.

۴. جودی بوئنوآنو (Judi Buenoano) – بیوه سیاه فلوریدا

جودی که لقب «بیوه سیاه» را از رسانه‌ها دریافت کرد، همسر اول خود را برای دریافت پول بیمه عمر ارتش با سم آرسنیک به قتل رساند. او بعدها پسر معلول خود را نیز با غرق کردن به قتل رساند و تلاش کرد نامزد دیگرش را با یک بمب دست‌ساز در ماشینش منفجر کند. پرونده او نشان‌دهنده تنوع در راه حلهای قتل و در عین حال، ارامش در انگیزه مالی است که در پرونده کلثوم اکبری نیز مشاهده می‌بشود.

۵. جولیا توفانا (Giulia Tofana) – سم‌فروش رنسانس

جولیا توفانا خود مستقیماً همسرانش را نمی‌کشت، بلکه یک کسب‌وکار مرگبار را اداره می‌کرد. او یک سم بی‌رنگ و بی‌بو به نام «آکوا توفانا» تشکیل می‌کرد و آن را در قالب لوازم آرایشی به زنانی می‌فروخت که تصمیم داشتند از شر همسران آزارگر یا ثروتمند خود خلاص شوند. تخمین زده می‌بشود که سم او عامل مرگ بیشتر از ۶۰۰ مرد در سراسر ایتالیا بوده است. اگرچه انگیزه او ترکیبی از تجارت و پشتیبانی به زنان دیگر می بود، اما پرونده‌اش نشان‌دهنده منفعت گیری تاریخی از سم به گفتن سلاح خاموش زنان برای رسیدن به اهدافشان است؛ همان روشی که کلثوم اکبری قرن‌ها سپس در ایران به کار او گفت.

زنگ خطری برای جامعه

پرونده کلثوم اکبری و مثالهای شبیه جهانی آن، بیشتر از داستانی فقطً جنایی، یک هشدار اجتماعی است. این پرونده‌ها نشان خواهند داد که قاتلان سریالی همیشه چهره‌ای مخوف ندارند؛ بعضی اوقات آن‌ها در نقاب یک همسر دلسوز یا یک مادربزرگ مهربان ظاهر خواهد شد. تحلیل روانشناختی این افراد به ما پشتیبانی می‌کند تا الگوهای رفتاری آن‌ها را بهتر بشناسیم و از نظر دیگر، به ما یادآوری می‌کند که انزوای اجتماعی سالمندان و فقدان شبکه‌های حمایتی قوی، چطور می‌تواند آن‌ها را به اهدافی آسان برای این چنین شکارچیان بی‌رحمی تبدیل کند. شناخت این اتفاق، اولین قدم برای پیشگیری از تکرار تراژدی‌های شبیه در آینده است.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا