کلماتی که هر کارمندی دوست دارد بشنود: به تو نیاز داریم!_اسپایدر

نوشته و ویرایش شده توسط تیم اسپایدر
اعطای جایگاه شغلی به کارمندان، میتواند تأثیر زیاد تر از سپاس و تکریم آنها داشته باشد. از منظر علوم اجتماعی، جایگاه و موقعیت همهچیز است! بهعبارت دیگر، به باور متخصصان این حوزه، موقعیت و جایگاه، قدرتمندترین محرکی است که میتواند بهصورت مستقیم روی حرکت انسانها تأثیر داشته باشد. میل به جایگاه و موقعیت بالاتر (در هر بُعد از زندگی) را میتوان یک پله از همه امیال آگاهانه انسانی بالاتر دانست.
در دنیای کسبوکار، سپاس را میتوان نوعی آگاهی دانست، اما موقعیت و جایگاه نوعی «حس تعلق» بهحساب میآیند. سپاسکردن نوعی بازخورد مثبت از جانب کارفرما است، اما اعطای جایگاه معنایی زیاد فراتر دارد. با اعطای جایگاه، کارفرما در حقیقت به کارمند میگوید که ما به تو نیاز داریم. در این نوشته از چطور با ما همراه باشید تا زیاد تر درمورد اهمیت این نوشته بخوانیم.
جایگاه و موقعیت در هرم مازلو
واژه Status را میتوان به اشکال مختلفی ترجمه کرد؛ جایگاه، موقعیت، مقام، منصب و حتی پُست. همه انها اینها واژههای هممعنی با یکدیگر می باشند که میتوانیم در این نوشته از آنها منفعت گیری کنیم. برای فهمیدن بهتر موقعیت و جایگاه در کسبوکار، ابتدا بگذارید که نگاهی به هرم مازلو داشته باشیم. در هرم مازلو، سلسلهمراتب نیازهای انسانی ما طبقهبندی شده است. اهمیت حالت و جایگاه را میتوان در همه دستهبندیهای این هرم مشاهده کرد.
از نیازهای فیزیولوژیکی انسان گرفته تا نیاز به امنیت، ربط، احترام و حتی خودشکوفایی، در همه ابعاد، Status جایگاه اختصاصی خودش را دارد. جایگاه و موقعیت، میتواند علت مهم و چرایی همه رفتارها و تصمیمات ما باشد. علیرغم همه اینها، شکاف بزرگی بین نقش جایگاه و موقعیت در زندگی ما و مقدار فهمیدن ما از آن وجود دارد. علت مهم این شکاف نیز آن است که اندازهگیری موقعیت و جایگاه، زیاد از اوقات غیرممکن است. موقعیت و جایگاه پویاتر از آن است که بتوان آن را اندازهگیری کرد.
همه این موارد در نهایت علتشده که به جایگاه و موقعیت، آنطور که ملزوم است دقت نشود؛ نه از نظر آکادمیک و نه از نظر تفکر رهبری کسبوکار. تعداد بسیاری از کسبوکارها زمان، انرژی و هزینه بسیاری را صرف میکنند تا بتوانند به بهترین شکل روی مواردی همچون رهبری، انگیزه و تعامل کارمندان مطالعه کنند، اما Status همیشه از این مقدار دقت محروم بوده است؛ غافل از آنکه «موقعیت» نیرومندترین محرک در سلامت روان و کارکرد کارکنان است.
موقعیت یا جایگاه به چه معناست؟
اکنون که از نقش و اهمیت موقعیت در کسبوکار آگاه شدهایم، بد نیست که زیاد تر با معنی آن آشنا شویم تا بتوانیم زیاد تر آن را فهمیدن کنیم. زیاد از افراد گمان میکنند «موقعیت» یا جایگاه (Status) تنها در قشر مرفه جامعه وجود دارد و به آنها تعلق میگیرد. اما مقام و موقعیت را میتوان در گوشهگوشه زندگی اشکار کرد؛ موقعیت همهجا وجود دارد، در تیمهای ورزشی، در مدارس و دانشگاه و یقیناً در دنیای کسبوکار.
اگر در شرکتی مشغول به کار باشید، بدون شک میتوانید جایگاه و موقعیتهای مختلفی را در آن ناظر باشید. فکر کنید که جامعه یا هر بستر فرد دیگر (برای مثالً تیم شما در محیط کسبوکار) همانند به یک نردبان یا راهپله است. پلهای که شما روی آن ایستادهاید، در حقیقت «موقعیت» و «جایگاه» شما است. جایگاه شما نسبت به دیگر افراد حاضر در آن راهپله سنجیده میبشود. از ابتدای تمدن بشر تا به همین امروز، Status وجود داشته و خواهد داشت.
خوب یا بد، موقعیت و جایگاه را میتوان ابزاری برای برسی حالت انسانها دانست. با کارکرد خود را موقعیتی که داریم میسنجیم و به پشتیبانی آن بازدید میکنیم که از چه افرادی میتوانیم در زندگی پشتیبانی بگیریم. در کنار ثروت و قوت، جایگاه را میتوان از دیگر شاخصههای مهم رتبهبندی انسانها در جامعه دانست. موقعیت یا جایگاه را میتوان با مفاهیم انتزاعی فرد دیگر نیز شرح داد؛ برای مثال، احترام، شرافت، حیثیت و شهرت از جمله همین مفاهیم انتزاعی می باشند که میتوانند موقعیت را بهنوعی تعریف کنند.
آیا موقعیت بالاتر، همیشه بهتر است؟
باید دقت داشت که موقعیت و جایگاه، لزوماً به معنی بالاتر بودن از دیگران نیست. بعضی اوقات اوقات جایگاه بالاتر امتیاز خاصی را برای صاحبش به همراه ندارد. برای مثال، تیم فوتبال آمریکایی NFL را در نظر بگیرید. بیشترین جایگاه در این تیم، برای بازیکنان خط دعوا است؛ اما آنها نهتنها کمتر از بقیه بازیکنان شناخته شدهاند، بلکه زیاد تر در معرض صدمه نیز قرار دارند.
موقعیت یا جایگاه را میتوان مفهومی سیال دانست؛ موقعیت هم در داخل جوامع وجود دارد و هم بین آنها. موقعیت را میتوان همانند به یک حالت آنتروپی در نظر گرفت؛ هر چیزی ممکن هر وقتی رخ دهد و کل بازی را تحول دهد!
باور اشتباهی که درمورد موقعیت یا جایگاه وجود دارد، آن است که زیادها فکر میکنند Status باید بهصورت سلسلهمراتبی باشد. درحالیکه این چنین چیزی حقیقت ندارد. با این اوصاف، مثالی که پیشتر درمورد مفهوم موقعیت برایتان ذکر کردیم، نقض میبشود. بهتر آن است که موقعیت را همانند یک صف، به شکل خطی در نظر بگیریم. هرچند که موقعیت را میتوان به یک صف خطی تشبیه کرد، اما این خط تنها یک ردیف ندارد و زیاد تر از آن است.
جنگ بر سر موقعیت در دنیای کسبوکار
چنان که آمار و مطالعات مشخص می کند، تلاش برای رسیدن به موقعیت و جایگاه بالاتر در شرکتهای آمریکایی، دستمقداری از جنگ و خونریزی ندارد! در سرزمین خودمان هم اوضاع اگر بدتر نباشد، بهتر هم نیست. ازآنجاییکه از یکسو جاهطلبی کارمندان روزبهروز زیاد تر میبشود و از نظر دیگر، مناصب بالاتر نیز به همان اندازه افت مییابد، بدیهی است که این چنین رقابتی زیاد سنگین باشد.
از آنجاییکه صعود یک نفر به معنی سقوط فرد دیگر است، زیادها باور دارند که این رقابت چندان منصفانه نیست. بیایید با هم ببینیم که چرا این ادعا نادرست است. باثباتترین جایگاه و موقعیتی که میتوانید در دنیای کسبوکار به دست آورید، جایگاهی است که در آن برای دیگران جایگاه فراهم کنید؛ جایگاههایی که خودشان بهتنهایی نمیتوانستند به آن دست اشکار کنند.
در نتیجه، اگر برای دیگران جایگاه فراهم کنید، کارمندان عاشق شما خواهند شد. در نتیجه، زیاد تر برایتان کار خواهند کرد تا جایگاه شما مستحکمتر بشود، گسترش یابد و ارزشمندتر از قبل بشود. اگر پیشتر ناظر این چنین چیزی بوده باشید، خوب میدانید که ملزوم نیست در شرکت شما، تنها یک نردبان برای کسب جایگاه بالاتر وجود داشته باشد. (که میتواند جهت رقابتهای ناسالم بشود.)
بازی کسب موقعیت در کسبوکار میتواند همانند اقیانوس باشد، همه را در بر بگیرد و همانند جذر و مد آب، همه را همزمان بالا ببرد. اکنون این سوال پیش میآید که چطور میتوان این چنین فضایی را تشکیل کرد؟ تشکیل این چنین بستری به چیزی زیاد تر از تقدیر و افزایش اعتمادبهنفس کارکنان نیاز دارد. باید فضایی بی همتا برای هر یک از کارکنان تشکیل کرد که به آن حس تعلق داشته باشند.
تشکیل جایگاه برای کارمندان با داستانسرایی
متخصصان بر این باور می باشند که برای نگه داری تعامل کارمندان در محیط کار، حداقل باید هفتهای یک مرتبه از آنها سپاس کرد. اعطای جایگاه را میتوان را همان سپاس اما با دُز زیاد تر دانست. کارفرماهایی که بدانند چطور میتوان سپاس را به اعطای جایگاه تبدیل کرد و آنها را با یکدیگر درآمیخت، بدون شک از نتایج آن شگفتزده خواهند شد.
بهعبارت دیگر، بهتر است بهجای تمرکز روی دستاوردهای کارمند، روی نقش و جایگاه او در محیط کار تمرکز کنیم. داستانسرایی میتواند ابزار خوبی برای این تحول در تمرکز باشد. داستانهایی که تعریف میکنیم باید هم بر قبل کارمند دلالت داشته باشند و هم بر آینده او. این چنین، در این بین باید مطمعن داشته باشیم که برای هر نقش، یک جایگاه اختصاصی نیز وجود دارد؛ درست همانند هر گروه موفق فرد دیگر. برای این که بتوان در محیط کار جایگاه تشکیل کرد و آن را به کارمند اعطا کرد، دو راهکار وجود دارد:
۱- تشکیل و اعطای جایگاه بهصورت جداگانه
عنصر مهم در این روش همان گونه که پیشتر نیز به آن اشاره کردیم، داستانسرایی است. در این روش، مدیر باید داستانی ببافد که در آن از دستاوردهای قبل هر یک از کارمند، به شکلی متفاوت و بی همتا تقدیر کند. این سپاس باید در قالب داستان انجام بشود. مثالهایی که در ادامه برایتان نقل میکنیم، میتواند به شما پشتیبانی کند:
- سپاس: شما به راه حلهای ارزشمندی به شرکت ما پشتیبانی کردید.
- اعطای جایگاه: شما عصای دست این شرکت هستید.
- سپاس: بهگفتن مدیر پروژه کارتان را زیاد خوب انجام دادید.
- اعطای جایگاه: شرکت ما همانند کشتی است و شما بهترین ناخدا برایش هستید.
- سپاس: شما روحیه این تیم را زیاد بالا بردید.
- اعطای جایگاه: بدون شما چرخ شرکت ما نمیچرخید.
۲- تشکیل و اعطای جایگاه در قالب تیم
برای اعطای جایگاه در قالب تیم، ملزوم باز هم ملزوم است که از داستانسرایی منفعت گیری کنید. در این روش، باید از جایگاهها و نقشهای استعاری به کارکنان خود اعطا کنید. در این راستا میتوانید از تاریخ، فرهنگ، حکایتهای قدیمی و حتی کهنالگوها و کلیشههای شناختهشده منفعت گیری کنید. برای مثال، میتوانید تیم خود را به یک تیم فوتبال تشبیه کنید:
- به متخصص IT بگویید: تو دروازهبان تیم ما هستی و ما را از بدبختی نجات میدهی!
- به مسئول ربط با مشتری بگویید: تو خط دفاع تیم هستی، از بزرگشدن مشکلات جلوگیری میکند!
- به مدیر محصول بگویید: تو هافبکی، بسته به موقعیت یا در خط دفاعی (قسمت ربط با مشتری) یا در خط دعوا (قسمت فروش)!
- به مسئول فروش بگویید: تو در تیم ما نقش مهاجم را داری، برد ما به تو بستگی دارد!
- به کل تیم بگویید: پیروزی و ناکامی ما به این بستگی دارد که هر یک از شما بازیکنان تیم نقش خودش را به بهترین شکل انجام دهد. ما باید به هم مطمعن کنیم و بیبروبرگرد خواهیم برد، حاضرید که خودتان را ثابت کنید؟!
شما چه تواناییای از اعطای جایگاه دارید؟
اعطای جایگاه بهجای سپاس خشکوخالی، هم برای کارمند و هم برای کارفرما سودمند است. اعطای جایگاه به کارمند نهتنها عکس ذهنی کارمند را بهبود میبخشد، بلکه به او حس امنیت نیز میدهد. هرچند که اعطای جایگاه چالشهای بیشتری برای کارفرما به همراه دارد، اما سوددهی آن هم چندبرابر زیاد تر از سپاس و تشکرهای ساده است.
در این نوشته از مجله چطور برای شما از تفاوتهای بین سپاس در کسبوکار و اعطای جایگاه به کارمندان سخن بگویید کردیم. دیدیم که نیاز به جایگاه و موقعیت چه مقدار مهم است و چطور میتوان با پشتیبانی داستانسرایی، به کارمندان Status یا جایگاه داد. تابهحال شده که بهگفتن یک کارفرما به کارمندان خود جایگاه اعطا کنید؟ اگر کارمند هستید، اعطای جایگاه چهه تأثیرات مثبت و مهمی برای مسیر زندگی شخصی و حرفهای شما به همراه داشته است؟ پیشاپیش سپاسگزاریم از این که ازمایش ها خود را در این عرصه با ما در بین میگذارید.
منبع: psychologytoday
دسته بندی مطالب