دلبستگی آشفته؛ علائم، علت و تأثیر آن بر روابط اجتماعی و عاطفی ما

فکر کنید با یک قطبنما میخواهید جهت شمال را اشکار کنید، ولی عقربه قطبنما دائم میچرخد و جهتی را نشان نمیدهد. افرادی که دلبستگی آشفته دارند هم در روابطشان دچار این چنین حالتی خواهد شد. آنها همیشه دلواپساند و برای محافظت از خود از متعهدشدن سر باز میزنند. دلبستگی آشفته امکان پذیر چالشی بزرگ در زندگی اجتماعی افراد باشد. با ما در این مقاله همراه باشید تا این سبک دلبستگی را معارفه و راه حلهای روبه رو با آن را مرور کنیم.
دلبستگی آشفته چیست؟
انسان موجودی اجتماعی است و با دیگران روابط مختلفی برقرار میکند. به شیوه خاص هر فرد برای ربط با دیگران سبک دلبستگی میگویند. سبک دلبستگی هر شخص در اغاز دوران کودکی در جواب به برخورد والدین شکل میگیرد. کارشناسان ۴ سبک دلبستگی را برای بزرگسالان شناسایی کردهاند:
دلبستگی آشفته شدیدترین نوع دلبستگی ناامن و ترکیبی از سبک دلبستگی مضطرب و اجتنابی است. روانشناسان این نوع دلبستگی را با مشاهده هراس فرد از روابط نزدیک شناسایی میکنند. فردی که دلبستگی آشفته دارد، زیاد تر در روابط عاطفی خود دچار تعارض میبشود و از راهبردهای اضطرابی (بیشفعالسازی عاطفی) و اجتنابی (غیرفعالسازی عاطفی) برای تسکین هراس خود منفعت گیری میکند.
افراد با دلبستگی آشفته تمایل شدیدی به برقراری روابط صمیمی دارند، اما دیوارهایی دور خودشان میکشند تا از ذهنشان محافظت کنند و صدمه نبینند. این سبک دلبستگی با هراس و بیاعتمادی و تعارض درونی همراه است. محققان میگویند این افراد در روابطشان غیرقابلپیشبینیاند و این حرکت متناقض و ناپایدار بر روابطشان تاثییر منفی میگذارد.
علائم دلبستگی آشفته در کودکان
بر پایه تحقیقات، حرکت خردسالانی که دلبستگی آشفته دارند با حرکت دیگر همسالانشان متفاوت است. آنها با والد خود حرکت اجتنابی دارند؛ برای مثال هنگامی از مادرشان جدا خواهد شد گریه میکنند، اما به محض برگشت مادر بهسمت او نمیروال و اجازه نمیدهند مادر آنها را در بغل بگیرد و آرام کند.
علاوهبر این، در حرکت این کودکان میتوان علائم هراس را مشاهده کرد؛ یعنی هنگامی والدینشان به آنها نزدیک خواهد شد، زبان بدنشان نشانههای اضطراب و هراس را ابراز میدهد و حتی امکان پذیر این نوشته را به زبان بیاورند. این کودکان رفتارهای متناقض دارند چون به والد خود نیاز دارند، اما همزمان میترسند به او نزدیک شوند. خردسالان با دلبستگی آشفته به استرس حساسترند. آنها در روبه رو با تنشها بهراحتی آرام نمیشوند و مدتی طویل در حالت پریشانی باقی میهمانند.
با رشد کودک و نزدیکشدن او به دوران نوجوانی، نشانههای جدیدی در رفتارش ابراز میکنند از جمله:
- پرخاشگری و خشونت با والدین؛
- به مسئولیتگرفتن نقش والدین؛
- کنارهگیری و دوری از والدین؛
- خودآزاری؛
- ترجیحدادن غریبهها به والدین.
دقت به این مسئله مهم است که همه کودکان هنگامی بیشتر از حد خسته یا مریضاند، درجاتی از رفتارهای متناقض و آشفته را ابراز خواهند داد. به این علت مشاهده حرکت آشفته لزوما بهمعنی سبک دلبستگی آشفته نیست.
علائم دلبستگی آشفته در بزرگسالان
بزرگسالانی که دلبستگی آشفته دارند، مدام در روابطشان دچار احساسات متناقضی خواهد شد. آنها نیاز به محبت دارند، ولی از رهاشدن و صمیمت میترسند و به همین علت رفتارشان ناپایدار و آشفته است. آنها برای ارضای نیاز خود بیشتر از حد به دیگران نزدیک خواهد شد، اما هنگامی فرد روبه رو به آنها نزدیک بشود، داخل حالت تدافعی خواهد شد و از رابطه فرار میکنند. کارشناسان میگویند علت رفتارهای متناقض این افراد هراس همزمان از صمیت و طردشدن است. با اهمیت ترین نشانههای دلبستگی آشفته در بزرگسالان عبارتاند از:
- الگوهای رفتاری متناقض و آشفته و پیشبینیناپذیر؛
- هراس شدید از طردشدن همراه با بیاعتمادی به دیگران؛
- داشتن دیدگاه متناقض در روابط؛
- داشتن اهداف متناقض در روابط (تمایل به ضمانت و همزمان کماهمیت نموددادن آن)؛
- حس خشم و پرخاشگری با والدین یا شریک عاطفی؛
- حس هراس و بدگمانی به والدین یا شریک عاطفی؛
- حس احتیاط و بدگمانی به دیگران؛
- مطمعننداشتن به مقصد رابطه؛
- مبارزه با افسردگی و اضطراب و انزواطلبی؛
- شرم ریشهدار؛
- حس دوستداشتنینبودن و بیکفایتی؛
- بدرفتاری؛
- حرکت تکانشی.
علل تشکیل دلبستگی آشفته
دلبستگی آشفته نتیجه ترومای شدید دوران کودکی است. تروما شکلهای مختلفی دارد. دلبستگی آشفته وقتی تشکیل میبشود که والدین و نزدیکان کودک بهجای آنکه منبع امنی باشند به تهدیدی برای کودک تبدیل میبشود. این سبک دلبستگی نتیجه ترکیب عرصههای ژنتیکی با محیط ناامن کودکی است.
نوزادان نیاز ذاتی دارند که در موقعیت هراس و اضطراب به والد و مراقبان خود نزدیک شوند تا اسایش بگیرند. اگر والدین و اطرافیان نوزاد منبع هراس باشند، نوزاد ناخودآگاه از دلبستگی اجتناب میکند. این موقعیت برای نوزاد شگفت است، چراکه باید به منبع هراس نزدیک بشود تا ترسش را افت دهد. محققان به این موقعیت «هراس بدون راهحل» میگویند.
کودکانی که در محیطهای نامطلوب بزرگ خواهد شد، زیاد تر در معرض خطر دلبستگی آشفته می باشند. کودکی که تنهایی، سوءاستفاده فیزیکی یا عاطفی، سوءمصرف مواد مخدر والدین، خشونت خانگی یا ناملایمات فرد دیگر را توانایی کرده است، بهگمان زیاد سبک دلبستگی آشفته دارد.
دلبستگی آشفته همیشه نتیجه سوءاستفاده یا بدرفتاری در دوران کودکی نیست. بعضی اوقات حرکت یک والد بدون توهین و شدت است، اما صدمهها و فقدانهای درونی والد حالت روحی او را پریشان کرده است که به کودک منتقل میبشود. بر پایه پژوهشی در سال ۲۰۰۱، نوزادانی که مادرشان توانایی سقط جنین داشته است، زیاد تر گمان دارد دچار دلبستگی آشفته شوند. این مادران با نوزاد خود بدرفتاری نمیکنند، اما صدمه و غم طویل آنها از قبل بر مراقبت از فرزندان بعدی تاثییر میگذارد.
محرکهای دلبستگی آشفته
محرکهای ذهنی افرادی که دلبستگی آشفته دارند با ورود به هر رابطه احساسی فعال خواهد شد، چون آنها در خصوص آنچه میخواهند دچار تضادند. آنها میخواهند فردی را دوست داشته باشند و دوست داشته شوند، اما به دیگران مطمعن ندارند. این افراد در ناخودآگاهشان فکر میکنند که قرار است بهزودی صدمه ببینند و نومید و طرد شوند؛ به همین علت حساس خواهد شد و رفتارهایشان فرد روبه رو را گیج و آزرده میکند.
هر نشانهای از طردشدن و دوری این افراد را آزار میدهد؛ برای مثال اگر مطلبها و تماسهای تلفنیشان را جواب ندهید یا زمان بسیاری بیرون از خانه باشید و بهموقع برنگردید، محرکهای مغزیشان فعال خواهد شد. رفتارهای اجتنابی همانند قهرکردن و پرهیز از او مباحثه نیز آنها را بهشدت اذیت میکند. از سمت دیگر رفتارهای صمیمانه نیز برای آنها زنگ خطر است. برنامهریزی برای ضمانت در آینده، حرکات عاشقانه، وابستگی و تماس فیزیکی بیشتر از حد این افراد را دلواپس میکند و به گمان زیاد حرکت اجتنابی از خودشان نشان خواهند داد.
راهکارهای روبه رو با دلبستگی آشفته
زیاد تر افرادی که دلبستگی آشفته دارند، در مقطعی از زندگی خود رویدادی صدمهزا را از سر گذراندهاند. این ازمایش ها زیاد تر تبدیل سردرگمی هویتی، مشکل در تنظیم احساسات، عزت نفس کم، سوءمصرف مواد مخدر و مشکلات سلامت روان خواهد شد. به همین علت یادگیری نحوه مهار احساسات در روابط برای این افراد زیاد مهم است. در ادامه چند پیشنهاد برای تنظیم محرکهای آشفتگی نقل کردهایم.
۱. دریافت پشتیبانی حرفهای
به جستوجو پشتیبانی حرفهای باشید. درمانگر به شما پشتیبانی میکند تا رابطهای امن و یقین داشته باشید. او به شما یاد میدهد که افکار و رفتارهای ناسالم خود را شناسایی و آنها را رفع کنید. رواندرمانی تواناییهای ارتباطی شما را گسترش میدهد تا با تعیین مرزهای اشکار در روابط عاشقانه خود حس امنیت کنید. دلبستگی آشفته خطر ابتلا به افسردگی، اختلال اضطراب و هراسهای اجتماعی را افزایش میدهد. برنامه درمانی منظم این مشکلات را نیز حل میکند.
۲. تمرین پذیرفتن و دلسوزی
دلبستگی آشفته شما به دلایلی تشکیل شده است که روی آنها تسلطی نداشتهاید، به این علت با خودتان مهربان باشید. دقت کنید که چه وقتی از خود انتقاد میکنید و با خود خشن هستید. بهجای آن، مهربانی با خودتان را تمرین کنید. در روبه رو با خودتان ملایم و صبور باشید. همان گونه که با دوستانتان مهربانید و حمایتشان میکنید با خود حرکت کنید. شرایط جاری خود را بپذیرید و روی راهکارهایی تمرکز کنید که علتبهبودی و پیشرفتتان خواهد شد.
۳. افزایش خودآگاهی
بدون شناخت و فهمیدن محرکها نمیتوانید آنها را تحول دهید، به این علت خودآگاهی اهمیت بسیاری دارد. درمورد نظریه دلبستگی و سبکهای گوناگون آن مطالعه کنید. اینطوری خودتان را بهتر خواهید شناخت. وقتی را برای مشاهده افکار، احساسات و رفتارهای خود صرف کنید. خودتان را قضاوت نکنید و بیطرفانه نظارهگر باشید تا ریشه رفتارهایتان را اشکار کنید. تمرینات ذهنآگاهی، نوشتن الگوهای رفتاری و پردازش احساسات به شما در این مسیر پشتیبانی میکنند.
۴. تمرین تکنیکهای تمرکزی
هنگامی یک محرک احساسی را توانایی میکنید، زنگ خطرهایی در مغز شما به صدا در میآیند و عکس العمل اجتنابی شما را فعال میکنند. در این حالت مغز منطقی شما خاموش شده است و ناخودآگاه عکس العمل نشان میدهید و تسلط مقداری بر رفتارتان دارید.
در این شرایط تکنیکهای تمرکزی را تمرین کنید تا بتوانید با مهار احساسات، رفتارهای منطقیتری داشته باشید. این تکنیکها عبارتاند از:
- تمرینات تنفسی؛
- آرمیدگی پیشرونده عضلانی؛
- مدیتیشن؛
- یوگا؛
- ربط آگاهانه با طبیعت؛
- تجارب حسی گرم و سرد (همانند نوشیدن چای داغ یا لمس یک تکه یخ).
۵. حمایتاز کودک درون
یک راهکار مؤثر برای التیام زخمهای قبل مرور دوران کودکی با دلسوزی و مهربانی است. شما در کودکی تجارب تلخی داشتهاید و بهقدر کافی قبول و مراقبت نشدهاید. کودک درون خود را با حس قبول و پذیرفتن آرام کنید. خاطراتتان را از منظری دلسوزانه و حمایتگر مرور کنید و به کودک درونتان بگویید که تقصیر او نبوده است. یکی از دلایل تأثیر قبل بر روان ما ناآرامی کودک درون است. او را آرام کنید تا بتوانید با اعتمادبهنفس و اسایش بیشتری دوران بزرگسالی خود را سپری کنید.
۶. تحکیم عزت نفس
شما با یک تضاد درونی سروکار دارید که احساسات شما را بیارامش کرده است و تشخیص این که چه میخواهید را دشوار میکند. این تعارض درونی سخت و خستهکننده است. شما باید بدانید که تمایلتان به اغاز رابطه سالم و منطقی است. علت اضطراب و اجتنابی که دارید، هراسهای کودکی است. تحکیم عزت نفس نیازمند زمان و صبوری است. این روال را با اسایش طی کنید، چراکه نیازهای شما قیمت دارند و شما با لیاقت عشق و آرامشید.
۷. تعیین حدومرزها
باید قیمتهایتان را اشکار کنید و حدومرزهای راحتی برای روابط خود تعیین کنید. نظرات و خواست دیگران را کنار بگذارید و ببینید خودتان از یک رابطه چه میخواهید. روابط قبل خود را بازدید کنید و جنبههای ناسالم آنها را بشناسید. از خودتان سوال کنید رابطه سالم و جدا گانه به چه معناست و بر پایه آن مرزهایی برای روابط تازه خود اشکار کنید. محدودیتها و فضای شخصی خود را بشناسید و آن را با شریک عاطفیتان در بین بگذارید تا روابطی سالم و بر مبنای مطمعن بسازید.
تأثیر دلبستگی آشفته بر رابطه
مطابق نظریه دلبستگی، ازمایش ها دوران کودکی ما بر رشد اجتماعی و عاطفیمان تأثیرگذارند. افرادی که دلبستگی آشفته دارند، طبق معمول ناسازگار و پیشبینیناپذیرند و رابطه با آنها دشوار است. در ادامه، چالشهای رابطه با فرد دچار دلبستگی آشفته را گفتن کردهایم. شناخت این چالشها علتمیبشود راهکارهای تعاملی مفیدی برای بهبود رابطه با شریک عاطفیتان اشکار کنید.
۱. مشکل مطمعن
بزرگشدن در محیط ناامن گمان تشکیل مشکل مطمعن را افزایش میدهد، درنتیجه افراد آشفته همیشه به نیت شریک عاطفی خود شک دارند و فعالانه جستوجو شواهدی میگردند که اعتمادشان را از بین ببرد. این حرکت ناشی از هراس رهاشدن است و رابطه را برای هر دو نفر سخت میکند. افرادی که دلبستگی آشفته دارند، به دوستان و نزدیکان شما حسادت میکنند و از شرکتکردن شما در فعالیتهای اجتماعی مضطرب خواهد شد.
۲. مشکل ربط و حرکت متناقض
یکی از ویژگیهای مهم دلبستگی آشفته هراس همزمان از رهاشدن و صمیمت است. به همین علت افراد با این سبک دلبستگی بین حرکت وابسته و اجتنابی در نوساناند. آنها در شناخت احساساتشان مشکل دارند و زیاد تر نمیدانند چه میخواهند، به این علت رفتارشان متناقض و پیشبینینشده است. اگر فردی که دلبستگی آشفته دارد با فردی داخل رابطه بشود که دلبستگی اجتنابی یا دلبستگی مضطرب دارد، مدیریت رابطه زیاد دشوار میبشود.
۳. نوسانات خلقی
دلبستگی آشفته با نوسانات خلقی شدید و مشکل مهار احساسات همراه است. این افراد یک لحظه خوشحال و مهرباناند و لحظه سپس متنفر و غمگین خواهد شد. این سبک دلبستگی با خشم همراه است و امکان پذیر این خشم به افراد دیگر منتقل بشود. افرادی که دلبستگی آشفته دارند، راه حلهای سالمی برای مهار احساسات خود نیاموختهاند و گمان دارد در روبه رو با محرکهایی که نگرانشان میکنند، خشمگین شوند و از رابطه فرار کنند.
۴. حرکت اضطرابیاجتنابی
افرادی که دلبستگی آشفته دارند هنگامی حس میکنند امکان پذیر رها شوند، مضطرب خواهد شد. آنها به مطمعن و مطمعن خاطر بسیاری نیاز دارند و اگر شریک عاطفیشان این فضای امن را تشکیل نکند، مشوش و پریشان خواهد شد. این افراد بعد از حس اضطراب، عکس العملهای غیرمنطقی نشان خواهند داد که بعد از چند دقیقه بابت آنها حس گناه میکنند و شرمگین خواهد شد. در روبه رو با این شرم نیز حرکت اجتنابی نشان خواهند داد. حرکت اجتنابی یعنی تلاش میکنند هنگامی همهچیز خوب پیش میرود، روی جنبههای منفی متمرکز شوند و رابطه را خراب کنند.
روبه رو با دلبستگی آشفته در روابط
رابطه با افرادی که دلبستگی آشفته دارند چالشبرانگیز و گیجکننده است. بااینحال همانند هر شخص فرد دیگر آنها نیز ویژگیهای مثبت، دلنشین و ارزشمندی دارند. در این قسمت پیشنهادهایی برای حل مشکلات در رابطه با این افراد را گردآوری کردهایم. اگر هر دو طرف رابطه برای از بین بردن ناامنیها و رفتارهای نامناسب خود تلاش کنند، رابطهای سازنده و مستحکم خواهند داشت.
۱. او گفتوگوی مؤثر
او مباحثه مبنا پیشرفت هر رابطهای است و به این معناست که نیازها و مشکلات را گفتن کنیم و فعالانه و بدون قضاوت به سخنهای فرد روبه رو گوش دهیم. شما باید بدون قطعکردن سخن و جواب سخن بگوییدهای طرف مقابلتان را بشنوید و با پرسیدن سؤالات خود و برقراری تماس چشمی به او نشان دهید به این مکالمه علاقه دارید. مقصد او مباحثه شناسایی تقصیر کار نیست. باید روی راهحل مشکلات تمرکز کنید و جستوجو علت تشکیل آنها نباشید.
۲. تعیین مرزهای شخصی
یکی از راه حلهای مراقبت از سلامت روان و رابطه تعیین حدومرزهای اشکار است. افراد با دلبستگی آشفته زیاد تر مرز محکمی ندارند و همیشه در نوساناند. برای پیشبرد یک رابطه سالم باید هر دو طرف مرزهای خود را گفتن کنند و درمورد عواقب شکستن مرزها سخن بزنند؛ برای مثال قراری بین خودتان بگذارید که اگر فرد روبه رو با خشونت فریاد زد، شما آنجا را ترک خواهید کرد تا وقتی که حرکت خشونتآمیز او همه بشود.
۳. صبوری
افرادی که دلبستگی آشفته دارند، بدخواه و بدجنس نیستند. آنها فقط یاد نگرفتهاند چطور احساسات خود را مهار کنند و در رابطه سالم بمانند. آنها تلاش میکنند حرکت و نیازهایشان را توضیح دهند و شما باید در این مسیر با صبوری همراهشان بمانید. هنگامی اوضاع خوب است، روی نکات مثبت آنها تمرکز کنید و به شریک عاطفی خود بگویید از کدام ویژگیها و رفتارشان خوشتان میآید. این کار حس اضطرابشان را تسکین میدهد و به پیشبرد رابطه پشتیبانی میکند.
۴. رواندرمانی
اگر رابطهای که دارید برایتان مورد قیمت است، باید برای نگه داری آن تلاش کنید. یکی از بهترین راه حلها پشتیبانیگرفتن از زوجدرمانگر است. این متخصصان میتوانند الگوهای ناسالم را شناسایی کنند و به شما و شریک عاطفیتان پشتیبانی کنند نیازها و مشکلات خود را منطقی گفتن کنید. اگر هر دو طرف رابطه به رواندرمانی متعهد باشند، بهگمان زیاد میتوانند رابطهای پایدار و سالم بسازند.
سخن آخر
دلبستگی آشفته یکی از انواع دلبستگی ناامن است و ریشه در کودکی ما دارد. افرادی که این نوع دلبستگی را دارند، رفتارشان آشفته و متناقض است. این آشفتگی هم به خود فرد و هم به شریک عاطفی او صدمه میزند. بهترین روش روبه رو با این چالشها شناخت انواع دلبستگی و بازدید الگوهای رفتاری ناسالم و اصلاح آنهاست.
اگر این مقاله برایتان سودمند بوده است، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظرتان را برایمان بنویسید.

در افسردگی غم به لایههای عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما بهوجود میآورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشهیابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.