اموزش

جهان وطنی چیست؟ جهان‌وطن‌گرا کیست؟


چه مقدار با مفهوم جهان وطنی یا کوزموپولیتیسم آشنایی دارید؟ آیا می‌دانید جهان وطنی چیست؟ اگر به آشنایی با واژگان تازه و کاربرد آنها علاقه دارید، این مقاله از چطور مخصوص شما است. در این مقاله هرآنچه را باید درمورد جهان میهنی بدانید، توضیح می‌دهیم.

جهان وطنی چیست؟

جهان وطنی یا جهان میهنی یعنی کل بشریت به یک جامعه جهانی واحد تعلق دارند. این کلمه از ۲ واژه یونانی راه اندازی شده است:

  • «cosmos» به‌معنی «جهان»؛
  • «polis» مترادف با «شهر».

این ۲ کلمه در کنار هم یعنی «شهروند جهانی». پیروان این نظریه اعتقاد دارند که هر انسانی بدون دقت به نسب و نژادش یک شهروند جهانی است.

جهان میهنی با برقراری حکومتی جهانی یا در حالت ساده‌تر، با تحکیم روابط اخلاقی، اقتصادی یا سیاسی بین ملت‌های گوناگون و شهروندان آنها تشکیل می‌بشود. فردی که به نظریه جهان وطنی باور دارد، «جهان‌وطن‌گرا» نامیده می‌بشود.

پیشینه جهان میهنی

۱. عصر باستان

قدمت نظریه جهان وطنی به نزدیک به ۴۱۲ سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد. در آن زمان دیوژن سینوپی، بنیان‌گذار مکتب کلبیون، در جواب به این سوال که «اهل کجایی؟» او گفت: «من شهروند جهانم.» مورخان اعتقاد دارند که دیوژن با این کار فقط می‌خواسته که داشتن هرگونه تعهدی به زاد گاه خود یعنی سینوپ و شهروندان آنجا را تکذیب کند.

در قرن سپس، کوزموپولیتیسم به‌لطف پیروان مکتب رواقی‌گری به مفهومی مثبت تبدیل شد. زنون، بنیان‌گذار این مکتب، کلمه کاسموپولیتیسم را ابداع کرد. پیروان این مکتب اعتقاد دارند که شهروندان جهان صرف‌نظر از ریشه‌های قومی و نژادی و حالت اجتماعی با یکدیگر برابرند. به‌نظر آنها فضیلت مهم یک انسان این است که به دیگران خدمت کند. برای این کار هم باید در شهر محل زندگی خود یا خارج از آن فعالیت‌های سیاسی داشته باشد.

ادامه مطلب
دیکتاتورهای کاریزماتیک؛ ۱۰ رهبر که با جادوی کاریزما جنایت کردند_اسپایدر

۲. قرون وسطا

در این دوره، جهان وطنی خود را در مطرح‌های مربوط به تشکیل حکومت سلطنتی یا دین‌سالارانه جهانی به سرپرستی پاپ نشان داد. همه مسیحیان جهان از طریق ایمان و اصولی همانند عشق به همسایگان خود متحد شده بودند.

در قرن شانزدهم، جهان میهنی به یک ایدئولوژی سکولار تبدیل شد و گیوم پوستل فرانسوى دولتی جهانی و عاری از تعصبات ملی و نژادی و دینی را نظر داد.

۳. عصر روشنگری

در این دوره تجارت بین‌الملل گسترش یافت و امپراتوری‌هایی همانند بریتانیا و روسیه تشکیل شدند. در طول این زمان، مردم بیشتر از پیش عازم سفر شدند. درنتیجه به احیای فرهنگ‌های باستانی همانند یونان باستان علاقه اشکار کردند و نظریه‌های مربوط به نوع‌دوستی در جوامع گسترش یافت.

امانوئل کانت، فیلسوف آلمانی، باور داشت که جهان وطنی می‌تواند به بشر برای آخر همیشگی جنگ‌ها و رسیدن به خوشبختی پشتیبانی کند. او در مقاله‌ای که در سال ۱۷۹۵ میلادی با گفتن «صلح همیشگی» نوشت، از حق جهان میهنی نام برد. کانت در این مقاله گفت که حق کوزموپولیتیسم در حقیقت مهم راهنما برای محافظت از مردم در برابر جنگ است.

در قرن هجدهم، شهروند جهانی به فردی حرف های می‌شد که از هر چیز جدیدی استقبال می‌کرد و از تعصبات فرهنگی، مذهبی و سیاسی رها می بود. ساکنان شهرها که عاشق سفر بودند، شبکه‌ای بین‌المللی تشکیل کرده بودند و هر جایی را خانه خود می‌دانستند هم «جهان‌وطن‌گراها» نامیده شدند.

ولتر، دنی دیدو، دیوید هیوم و توماس جفرسون از جهان‌وطن‌گراهای مشهور عصر روشنگری می باشند.

ادامه مطلب
حس پوچی و ۵ راه مقابله با آن در زندگی_اسپایدر

۴. قرن نوزدهم و بیستم

دیتریش هرمان هگویچ، مورخ آلمانی، بنیان‌گذار جهان میهنی اقتصادی شد. به‌نظر او، جهان ایدئال جایی است که در آن هیچ نوع عوارض گمرکی و محدودیتی برای تجارت بین‌المللی وجود ندارد. در این جهان، بازار به نیازهای مردم اهمیت می‌دهد.

لئو تولستوی از معروف‌ترین مبلغان جهان وطنی در آخر قرن نوزدهم است. این نویسنده طرفدار صلح‌طلبی می بود. به‌نظر او، ناسیونالیسم علت مهم جنگ‌ها و دشمنی بین گروه‌های گوناگون است.

در قرن بیستم، ۳ سازمان بزرگ بین‌المللی بر پایه نظریه جهان میهنی شکل گرفتند:

  • جامعه ملل: در سال ۱۹۱۹ میلادی برای ضمانت امنیت جمعی، خلع سلاح، حل منازعات و بهبود کیفیت زندگی در سطح جهان راه اندازی شد. این سازمان تا سال ۱۹۴۶ میلادی دوام داشت.
  • انجمن جهانی آناسیونالیسم: در سال ۱۹۲۱ میلادی توسط نویسنده مشهوری به‌نام یوژن لانتی تشکیل شد. اعضای این انجمن تصمیم داشتند مفهوم ملیت به هر شکلی را از بین ببرند. این انجمن برای حذف محدودیت‌های زبانی تشکیل شد و اعضای آن زبانی به‌نام اسپرانتو را ابداع کردند.
  • سازمان ملل متحد: سپس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد و بزرگ‌ترین سازمانی است که تا به امروز وجود داشته است.

جهان‌‌وطن‌گراها در قرن بیست‌ویکم

جهان‌وطن‌گرای مدرن فردی است که خود را از همه مرزهای سرزمینی، فرهنگی و سیاسی رها می‌داند و به قیمت‌های والای آزادی و برابری همه شهروندان کره زمین باور دارد.

رضایت فرد جهان‌وطن‌گرا وقتی حاصل می‌بشود که برای کسب منافع همه نسل بشر تلاش کند، نه یک ملت خاص. این چنین فردی به‌جستوجو پشتیبانی‌کردن به دیگران و حمایتاز حقوق و آزادی‌های آنهاست و دوست دارد که با فرهنگ‌های دیگر آشنا بشود.

جهان‌وطن‌گراهای مدرن طرف‌دار دسترسی آزاد به اطلاعات و آزادی‌های اقتصادی و سیاسی می باشند. آنها مشتاق سفر، یادگیری علوم گوناگون و گسترش کسب‌وکار خود در سطح بین‌المللی‌اند.

ادامه مطلب
درس‌هایی از پیروزی ایلان ماسک برای کارآفرینان جوان_اسپایدر

پیروان نظریه جهان میهنی اعتقاد دارند جهانی شکل‌گرفته بر پایه این نظریه، متشکل از چند دولت است که از اجماع جهانی و منطقه‌ای برای به‌دست‌آوردن قوت چانه‌زنی زیاد تر در برابر مخالفان منفعت گیری می‌کنند. این دولت‌ها از قوت بازیگران مهم جامعه مدنی همانند سمن‌ها برای افزایش مشروعیت خود و جلب پشتیبانی اندوخته‌گذاران برای جستوجو‌کردن برنامه‌ای جهانی منفعت می‌برند. برای مثال دولت‌ها مسائلی همانند نظارت جهانی برای حقوق بشر و مسائل محیط‌زیستی را به سازمان‌های غیردولتی همانند «سازمان عفو بین‌الملل» یا «سازمان صلح سبز» واگذار می‌کنند که مشروعیت عمومی بسیاری دارند.

منتقدان جهان وطنی چه می‌گویند؟

با این که نظریه جهان وطنی از زمان باستان تا بحال طرف‌داران خاص خود را داشته، همیشه مخالفانی هم داشته است. با اهمیت ترین منتقدان این نظریه افرادی می باشند که به ناسیونالیسم یا ملی‌گرایی باور دارند. مخالفان در نقد جهان وطنی از معایب آن می‌گویند. به‌نظر این دسته از نظریه‌پردازان، با اهمیت ترین معایب جهان وطنی عبارت‌اند از:

  • پشتیبانی به گسترش امپریالیسم فرهنگی: به‌نظر این گروه، جهان میهنی بعضی اوقات اوقات امکان پذیر به روشی برای ترویج فرهنگ غربی یا غالب به کار رود. این کار درنهایت می‌تواند به محو یا به حاشیه رانده‌شدن دیگر فرهنگ‌ها بینجامد.
  • ازدست‌دادن هویت: پافشاری بر جامعه‌ای جهانی مواقعی امکان پذیر تبدیل ازدست‌دادن هویت فردی یا فرهنگی به‌اختصاصی در جوامع حاشیه‌ای بشود.
  • ترویج اشرافی‌گری: بعضی اوقات جهان‌وطن‌گرایی با اشرافی‌گری یا حس خودبرتربینی در بین افرادی که خود را شهروند جهانی می‌دانند، همراه می‌بشود.
  • عملی‌نبودن این نظریه: منتقدان در نقد جهان وطنی می‌گویند که این دیدگاه تنها یک نظریه ایدئال فلسفی است. به‌نظر این گروه نمی‌توان از این نظریه همچون راه‌حلی عملی برای مشکلات جهانی یاد کرد، چون امکان پذیر که همیشه در موقعیت‌های دنیای واقعی عملی و قابل‌اجرا نباشد.

کاربرد نظریه جهان وطنی در علم حقوق

در برخی از مفاهیم حقوقی و اعلامیه‌های جهانی می‌توانیم ردپای این نظریه را ببینیم. اولین نمونه کاربرد این نظریه در علم حقوق به «اعلامیه جهانی حقوق بشر» بازمی‌گردد. این اعلامیه در سال ۱۹۴۸ میلادی صادر شد. در اعلامیه جهانی حقوق بشر، حقوق سلب‌نشدنی هر شهروندی در جهان صرف‌نظر از ملیت، مذهب، فرهنگ یا دیگر وابستگی‌های او به رسمیت شناخته شده است.

ادامه مطلب
محرومیت جنسی؛ علائم، علت، راه درمان

مفهوم «جنایت علیه بشریت» هم در عکس العمل به جنایت‌هایی همانند هولوکاست به مقوله‌ای مهم و موردتوافق در حقوق بین‌الملل تبدیل شد. این کار نشان‌دهنده پذیرفتن مسئولیت هر فرد در برابر جامعه جهانی است.

جهان وطنی با جهانی‌شدن چه تفاوتی دارد؟

جهانی‌شدن به فرایند افزایش همبستگی بین جوامع در سراسر جهان حرف های می‌بشود. این کلمه زیاد تر در اشاره به جهانی‌شدن اقتصاد و ادغام اقتصادهای ملی در اقتصاد جهانی از طریق تجارت، اندوخته‌گذاری و جریان آزاد اندوخته به کار می‌رود. این چنین این اتفاق با افزایش مبادلات فرهنگی و گسترش ایده‌ها و فناوری‌های تازه فراتر از مرزها همراه است.

بعضی اوقات اوقات جهانی‌شدن با جهان میهنی نادرست گرفته می‌بشود. با اهمیت ترین تفاوت‌های این ۲ مفهوم عبارت‌اند از:

  • جهانی‌شدن زیاد تر به مسائل اقتصادی مربوط می‌بشود، اما کوزموپولیتیسم اتفاق‌ای اجتماعی یا فرهنگی است.
  • مفهوم اول بر همبستگی مردم و مکان‌ها پافشاری دارد، در‌حالی‌که جهان وطنی بر تنوع فرهنگی و پذیرفتن اندیشه‌های دیگر تمرکز می‌کند.
  • جهانی‌شدن طبق معمول با همانند‌ترشدن مردم و فرهنگ‌ها به یکدیگر یکپارچگی تشکیل می‌کند، ولی جهان میهنی جایی برای فرهنگ‌های فردی و متمایزبودن افراد باقی می‌گذارد.

گذرنامه شهروند جهانی چیست و چطور آن را بگیریم؟

در سال ۱۹۵۳، گری دیویس سازمانی غیرانتفاعی به‌نام «سازمان خدمات جهانی» را تأسیس کرد. ضمانت تردد آزاد به سراسر جهان برای جهان‌وطن‌گراها یکی از اهداف مهم این سازمان می بود. به همین منظور این سازمان گذرنامه شهروند جهانی را صادر می‌کند.

ادامه مطلب
آیا مردمک بزرگ‌تر نشانه قوت تخیل زیاد تر است؟_اسپایدر

گذرنامه شهروند جهانی به گذرنامه‌های عادی شباهت دارد که دولت‌ها برای شهروندان خود صادر می‌کنند. در این گذرنامه اطلاعات شخصی دارنده از قبیل نام، تاریخ تولد، شماره ملی و شماره گواهینامه رانندگی ذکر می‌بشود.

همه می‌توانند گذرنامه شهروند جهانی بگیرند. تنها کاری که باید بکنید این است که فرم مربوط به این گذرنامه را در وب‌سایت سازمان خدمات جهانی تکمیل کنید و هزینه آن را بپردازید. هزینه صدور این گذرنامه به زمان اعتبار آن بستگی دارد. برای مثال برای اعتبار این گذرنامه تا ۳ سال باید ۷۵ دلار بپردازید و برای گرفتن گذرنامه شهروند جهانی با اعتبار ۱۵ساله از شما ۵۰۰ دلار می‌خواهند. طبق معمول ۴ ماه طول می‌کشد تا این گذرنامه صادر بشود.

این گذرنامه حق ورود و خروج آزادانه به برخی از کشورها را می‌دهد که با اهمیت ترین آنها عبارت‌اند از:

  • بورکینافاسو؛
  • زامبیا؛
  • موریتانی؛
  • تانزانیا؛
  • توگو؛
  • اکوادور.

در برخی از کشورها این گذرنامه همچون یکی از مدارک هویتی کاربرد دارد، اما همه‌جا این‌طور نیست. برای مثال در انگلیس یا ایالات متحده آمریکا این گذرنامه سندی رسمی به حساب نمی‌آید.

این گذرنامه زیاد تر جنبه نمادین دارد. با پشتیبانی این گذرنامه فقط قبول می‌کنید که شما هم جزو طرف‌داران جهان وطنی هستید. مشهورترین افرادی که این گذرنامه را گرفته‌اند باراک اوباما، اپرا وینفری، پاتریک استورات و ادوارد اسنودن می باشند.

شما بگویید

جهان وطنی بر همبستگی مردم جهان صرف‌نظر از نژاد، قومیت و مذهب آنها پافشاری می‌کند. پیروان این نظریه اعتقاد دارند که همه مردم باید بدون دقت به وابستگی‌های مختلفشان از احترام و دقت یکسان برخوردار باشند.

به‌نظر شما نظریه جهان میهنی تا چه اندازه می‌تواند به گسترش صلح جهانی پشتیبانی کند؟ آیا شما با طرف‌داران این نظریه موافقید یا ناسیونالیسم و نظریاتی را قبول دارید که از معایب جهان وطنی می‌گویند؟



منبع

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا