چرا افرادی که تحصیلات بالاتری دارند افسرده ترند؟_اسپایدر

نوشته و ویرایش شده توسط تیم اسپایدر
کد خبر: ۲۷۱۶۸۸
تاریخ انتشار کردن: یکشنبه ۰۶ آبان ۱۴۰۳ – ۰۷:۴۴
به نقل از بهداشت نیوز، نوشته دلنشینتر این که این نتایج در مطالعات کشورهای دیگر کاملا برعکس است. نتایج تحقیقات جهانی تازه ادعا دارد که هرچقدر سطح تحصیلات بالاتر باشد، نه تنها اینت افراد راضیتر و خوشحالترند، بلکه حتی گمان وقوع مرگ زودرس در آنها کمتر خواهد شد. این تحقیق ادعا دارد که تحصیلات زیاد تر تبدیل اشتغال بهتر و درآمد بالاتر و این چنین دسترسی بهتر به مراقبتهای بهداشتی خواهد شد و پشتیبانی میکند تا افراد به خوبی از سلامت خود مراقبت کنند. نتایج این پژوهش مشخص می کند که تحصیلات دانشگاهی اثراتی همانند دیگر عوامل موثر بر طول عمر همانند تغذیه سالم، سیگار نکشیدن عدم مصرف الکل دارد.
ربط تحصیلات بالاتر و افسردگی
اما چه ارتباطی بین تحصیلات بالاتر در ایران و شانس بالای ابتلا به افسردگی وجود دارد و با آن که قاعدتا افرادتحصیلکرده امکان درآمدزایی بیشتری دارند، چرا افراد دارای مدرک زیر دیپلم خوشحالتر و راضیترند؟ و نوشته مهمتر این که چرا نتایج این مطالعه در خارج از سرزمین برعکس است؟
به باور روانشناسان و جامعهشناسان، نتیجه این گونه پژوهشها میتواند به شرایط خاص اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران و تفاوت آن با دیگر کشورها برگردد. در ایران، عوامل بسیاری میتوانند دلایل این قضیه را توضیح دهند. یکی از این دلایل قطعا مشکلات اقتصادی حاضر است که به اختلافات طبقاتی دامن زده است؛ به علت حالت اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی، زیاد از افراد تحصیلکرده نمی توانند زندگی دلخواه و با کیفیت مد نظرِ خود را بسازند. این نوشته جهت حس ناکامی و سختی روانی در آنها میبشود.
انتظارات بالا و محدودیت زمانهای شغلی، یکی دیگر از دلایل این نوشته است. در ایران، فارغالتحصیلان دانشگاهی زیاد تر با انتظارات بالا داخل بازار کار خواهد شد، اما زمانهای شغلی مناسب برای آنها محدود است. این عدم اعتدال بین توقعات و حقیقت شغلی امکان پذیر علتسرخوردگی، افت رضایت شغلی و درنتیجه افزایش مقدار افسردگی بشود.
نوشته دیگر از نظر روانشناسان این است که در کشورهای گسترشیافته، تحصیلات بالاتر طبق معمولً با احترام زیاد تر، ارامش شغلی و رضایت از شغل همراه است. اما در ایران، مشکلات مدیریتی و فضای کاری بی فایده امکان پذیر شرایط را برای تحصیلکردگان سختتر کند و به افزایش اضطراب و افسردگی منجر بشود.
این چنین در کشورهای دیگر، تحصیلات بالاتر طبق معمولً با دسترسی بهتر به خدمات مشاوره، خدمات اجتماعی و حمایتی همراه است که به تامین سلامت روان پشتیبانی میکند. اما در ایران، افتخدمات حمایتی و شرایط نامناسب شغلی میتواند شرایط را برای افراد تحصیلکرده دشوار و دشوارتر کند.
چرا دیپلمهها راضیتر می باشند؟
اما اگر افراد تحصیلکرده که بالقوه امکان و توانایی درآمدزایی زیاد تر را دارند، رضایتشان از زندگی پایینتر است، چرا افرادِ با تحصیلات دیپلم یا زیر دیپلم خوشحالترند؟
روانشناسان، یکی از دلایل این نوشته را توقعات شغلی و درآمدی کمتر افرادِ دارای تحصیلات پایین گفتن میکنند. آنها میگویند این افراد طبق معمولً با توقعات واقعگرایانهتری داخل بازار کار خواهد شد و درنتیجه توقع کمتری هم دارند و به این علت سختی کمتری برای رسیدن به موقعیتهای بالاتر یا درآمدهای زیاد تر حس میکنند. این انتظارات پایینتر تبدیل رضایت شغلی زیاد تر و حس اسایش روانی میبشود.
افراد دارای دیپلم یا مدراک پایینتر در ایران این چنین زیاد تر در مشاغلی با انتظارات کمتر و تطابق بیشتری بین توانایی و شغل قرار میگیرند و به علت نبوده است فاصله زیاد بین سطح تحصیلات و نوع شغل، این افراد کمتر با نارضایتی شغلی و فشارهای روانی روبه رو خواهد شد.
علت فرد دیگر که متخصصان گفتن میکنند، پذیرفتن جایگاه اجتماعی و اقتصادی ازسوی این افراد است؛ افراد دارای مدرک های پایین، جایگاه خود را از نظر فرهنگی و خانوادگی پذیرفتهاند و انتظارات بالایی برای تحول موقعیت اجتماعی ندارند. این پذیرفتن میتواند از فشارهای ذهنی و روانی بکاهد و رضایتمندی بیشتری برای آنان به همراه داشته باشد.
نوشته مهم تر در این رابطه این است که مشاغلی که دیپلمهها بر مسئولیت میگیرند، طبق معمولً نیاز به مسئولیتپذیری و سختی روانی بالایی ندارند. این کارها زیاد تر استرس و پیچیدگی کمتری نسبت به مشاغل حرفهای دارند که تحصیلات بالاتری میطلبند.
اکنون چرا تحصیلکردهها افسرده خواهد شد؟
در این بین چه ربط علمی و دقیقی بین نارضایتی افراد تحصیلکرده از کار و ابتلا به افسردگی وجود دارد؟ طهورا جربان، روانشناس در این خصوص به همشهریآنلاین میگوید: یکی از دلایل نارضایتی شغلی در افراد تحصیلکرده، شکاف بین انتظارات و حقیقتهای حاضر است. آنها به امید موقعیت بهتر و شغلی با درآمد مناسب درس خواندهاند و تلاش کردهاند، اما درنهایت داخل بازار کاری محدود، بی فایده و بیمار خواهد شد و زیاد تر با موقعیتهای نامناسب و درآمد پایین روبه رو خواهد شد. این عدم تحقق اهداف علتسرخوردگی، بیانگیزگی و حس ناکامی در آنها میبشود.
این روانشناس ادامه میدهد: از آنجا که حس ارزشمندی و مطمعن به نفس در افراد تحصیلکرده تا حد بسیاری به پیروزی شغلی آنها وابسته است، این نارضایتی کم کم بر مطمعن به نفس و نشاط آنها تأثیر میگذارد و آنان را در معرض ابتلا به اضطراب و سپس هم افسردگی قرار میدهد.
جربان میگوید: همین شکاف بین انتظارات و حقیقتهای حاضر علتشده که الان میبینیم زیاد از افراد برای مثال نسل دهه هشتاد به جای تحصیل در دانشگاه ترجیح خواهند داد توانایی و تخصصی را در مختصرزمان آموزش ببینند که درآمدزایی زیاد تر و رضایت بالاتری برایشان به جستوجو داشته باشند.
جوان امروز میخواهد راه صدساله را سریعتر طی کند و در دنیای امروز هم راه برای این امکان بازتر است. چون برخلاف قبل، زیاد از شرکتها برای توانایی و تخصص قیمت بیشتری قائلند تا مدرک دانشگاهی. به همین علت زیاد از جوانان ترجیح خواهند داد بیرون از دانشگاه و در زمان مختصر چند دوره آموزشی را بگذرانند و سریعتر به درآمدزایی برسند.
این روانشناس میگوید: قاعدتا انتظار این افراد با حقیقت هم همخوانی بیشتری دارد. هرچند این افراد هم در ایران صاحب درآمد فضایی نمیشوند که بخواهند زندگی زیاد باکیفیت و متغیری داشته باشند. اما حداقلش این است که برای رسیدن به این چنین جایگاهی، رنج و سختیهای تحصیل چندساله در دانشگاه را تحمل نکردهاند که اکنون به آسانی نومید شوند و تن به افسردگی دهند.
منبع: همشهری آنلاین
دسته بندی مطالب