والدین پل‌های ارتباطی بین خود و فرزندان‌تان را با پرسیدن این سوالات از آنها محکم کنید_اسپایدر

به نقل از بهداشت نیوز، در پیچ و خم‌های زندگی مدرن، پرورش فرزندان و نگه داری ارتباطی پایدار با آن‌ها، یک چالشی اساسی برای والدین است. ما هر روز با فرزندانمان سخن بگویید می‌کنیم، اما بعضی اوقات اوقات، عمق این او گفت‌وگوها از سوال‌های کلیشه‌ای و جواب‌های سطحی فراتر نمی رودد.

این حالت، حسرت فهمیدن عمیق‌تر دنیای درونی کودکان را در دل والدین باقی می‌گذارد. چطور می‌توانیم از بعد این چالش برآییم و فضایی امن برای گفتن احساسات و ازمایش ها فرزندانمان فراهم کنیم؟

جواب در رویکردی متفاوت به او مباحثه نهفته است. رویکردی که بر پایه سوال‌های هوشمندانه و موثر است و به والدین این امکان را می‌دهد تا از آنچه در ذهن و قلب فرزندانشان می‌گذردسر در بیاورند و  پیوندهای عاطفی خود را نیز استحکام بخشند.

این مقاله با اراعه ۲۶ سوال کلیدی، ابزاری قوی برای اغاز این سفر اکتشافی به دنیای فرزندان، از دوران شیرین خردسالی تا سال‌های پرچالش نوجوانی، در اختیار شما قرار می‌دهد.

این سوال‌ها، دریچه‌هایی نو به سوی فهمیدن متقابل می‌گشایند و به شما پشتیبانی می‌کنند تا رابطه‌ای سرشار از مطمعن و صمیمیت با عزیزترین اندوخته‌های زندگی خود بنا نهید.

سوال‌های درست از کودکان

فراتر از حال و احوال روزمره: چطور از فرزندانمان بپرسیم؟

“همه ما والدین این توانایی را داریم: سپس از یک روز طویل، از فرزندمان می‌پرسیم ‘امروز چطور بودی؟’ یا ‘مدرسه چطور می بود؟’ و زیاد تر با یک ‘خوب می بود’، ‘بد نبوده است’ یا نهایتاً یک کلمه‌ی تک‌هجایی دیگر روبه رو می‌شویم. این جواب‌های مختصر، بعضی اوقات اوقات واقعاً ناامیدکننده می باشند و حس می‌کنیم راهی برای ورود به دنیای آن‌ها نداریم.

حتی هنگامی که حس می‌کنیم فرزندمان حال خوشی ندارد و با خستگی و دلخوری می‌پرسیم: ‘چی شده؟’، امکان پذیر تنها با سکوت یا جملات بریده‌بریده‌ای روبرو شویم که ما را به جایی نمی‌رساند.

 بعد چطور می‌توانیم مکالمه‌ای عمیق‌تر و معنادارتر با آن‌ها داشته باشیم و از جواب‌های تک‌کلمه‌ای عبور کنیم؟ و اصولا چرا سوال کردن از بچه ها کار درستی است؟

چرا پرسیدن سوالات درست مهم است

فکرش را بکنید! چه می‌شد اگر می‌توانستیم دریچه‌ای به دنیای پرهیاهو و در حال رشد ذهن فرزندانمان باز کنیم؟ یا حتی بهتر از آن، با پرسیدن چند سوال کلیدی و ظریف، از همان قشقرق‌ها و دلخوری‌های اولیه‌ای که بعضی اوقات اوقات رابطه ما را تلخ می‌کنند، جلوگیری کنیم؟

حقیقت این است که کودکان، در هر سنی که باشند، عمیقاً خواهان برقراری ربط با ما می باشند. چه شما والد یک کودک پیش‌دبستانی پرحرف و کنجکاو باشید که همه چیز را با اشتیاق برایتان تعریف می‌کند، و چه والد یک نوجوان ساکت و درون‌گرا که احتمالا به سختی احساساتش را ابراز دهد.

تشکیل لحظات منظم برای گفتگوی صمیمی و عمیق، نه تنها الزامی است، بلکه می‌تواند پیوند شما را هزاران برابر تحکیم کند.

 راز ربط موثر والدین با فرزندان چیست؟

جواب در مکالمات باز، صادقانه و بدون قضاوت نهفته است. فضایی امن که در آن کودکان حس نکنند مورد سرزنش قرار می‌گیرند، ناچار به اعتراف نیستند، یا تحت فشاری برای گفتن آنچه ما می‌خواهیم، می باشند. این چنین فضایی، بستری برای مطمعن می‌سازد.

و هنگامی مطمعن شکل گرفت، فرزندان ما در آینده‌ای نه چندان دور، با مطمعن بیشتری افکار، احساسات و حتی مشکلاتشان را با ما در بین خواهند گذاشت.

اما مزایای این گفتگوها به اینجا ختم نمی‌بشود! این تبادلات کلامی، به کودکان پشتیبانی می‌کند تا:

احساسات پیچیده‌شان را بشناسند و نام‌گذاری کنند: یاد می‌گیرند که چطور اضطراب، نشاط، خشمگینی یا ناامیدی خود را توصیف کنند.

ازمایش ها روزمره خود را پردازش کنند: مکالمات به آن‌ها پشتیبانی می‌کند تا اتفاقات را مرور کنند، از آن‌ها بیاموزند و معنی آن‌ها را فهمیدن کنند.

توانایی‌های ارتباطی خود را پرورش دهند: با تمرین سخن بگویید کردن و گوش دادن فعال، ابزارهای ملزوم برای برقراری ربط مؤثر در همه جنبه‌های زندگی‌شان را کسب می‌کنند.

در نهایت، این او گفت‌وگوها نه تنها به ما پشتیبانی می‌کند تا فرزندانمان را بهتر بشناسیم، بلکه به آن‌ها نیز پشتیبانی می‌کند تا خودشان را بهتر بشناسند و به افرادی جدا گانه، با مطمعن به نفس و توانمند در برقراری ربط تبدیل شوند.

زمان‌بندی درست را انتخاب کنید

نیازی نیست یک جلسه خانوادگی رزرو کنید یا یک گفتگوی جدی را برنامه‌ریزی کنید. بهتر است این سؤالات باز را در طول کارهای روزمره سوال کنید.

به طور اتفاقی این سؤالات را زمان مسواک زدن (فراموش نکنید که اول آنها را تف کنید)، خوردن صبحانه یا شام یا قبل از خواب در حال استراحت کردن نقل کنید.

مکالمات در ماشین می‌تواند برای نوجوانان عالی باشد چون تماس چشمی مستقیم مقدور نیست، به این علت آنها حس سختی کمتری می‌کنند.

 استفانی پیچی، مددکار اجتماعی و بنیانگذار مشاوره پیچی، مطمعن می دهد که با پرسیدن سوالات خوب می توان باب اغاز گفتگو با فرزندان را باز کنیم.

این سوالات در هر سنی متفاوتند، پیچی پافشاری می‌کند که چطور هر مرحله به نوع متغیری از ربط نیاز دارد – از احساسات بازیگوشانه در کودکان پیش‌دبستانی گرفته تا بینش عاطفی عمیق‌تر در نوجوانان.

قبل از منفعت گیری از این سؤالات، نکات پیچی را در نظر بگیرید:

در لحظات آرام و بدون سختی سوال کنید.

سکوت را بپذیرید. 

بعضی اوقات اوقات کودک برای جواب دادن یا فقطً حس امنیت به زمان نیاز دارد.

هر آنچه را که به اشتراک می‌گذارد، بدون تلاش سریع برای “اصلاح” آن، قبول کنید.

از زبان بدنی منفعت گیری کنید که نشان‌دهنده‌ی دقت و کنجکاوی باشد، نه بازجویی.

سنین ۳ تا ۵ سال

تمرکز: به کودکان پشتیبانی کنید تا احساسات خود را شناسایی کنند، ربط برقرار کنند و خود را به طور بازیگوشانه ابراز کنند.

“امروز چه چیزی علتشد حس غم یا خشمگینی کنید؟”

“اگه احساساتت یه جور حیوان بودن، الان همانند کدوم حیوان بودن؟”

به عبارت ساده‌تر، ازت می‌پرسه که الان چه حسی داری و اگه قرار می بود اون حس یه حیوان باشه، اون حیوان چی می بود؟

برای مثالً:

اگه زیاد خوشحال و پرانرژی باشی، احتمالا همانند یه سگ شکاری باشی که هی جستوجو توپ می‌دوه.

اگه آروم و راحت باشی، احتمالا همانند یه گربه باشی که داره توی آفتاب لم داده.

اگه عصبانی باشی، احتمالا همانند یه ببر باشی که داره غرش می‌کنه.

اگه گیج باشی، احتمالا همانند یه جوجه تیغی باشی که خودشو جمع کرده.

این سوال یه راه خلاقانه برای گفتن احساساته، مخصوصاً هنگامی احتمالا نتونی دقیقاً حست رو با کلمات معمولی توصیف کنی.

“چه چیزی امروز دل تو را خوشحال کرد؟”

“آیا چیزی هست که بخواهی مامان  امروز در رابطه آن بداند؟”

“هنگامی دلواپس هستید، چه چیزی به بدنت پشتیبانی می‌کند تا حس بهتری داشته باشد؟”

سنین ۶ تا ۹ سال

تمرکز: کودکان را در رشد آگاهی عاطفی، فهمیدن دوستی‌ها و به اشتراک گذاشتن آنچه برایشان مهم است، راهنمایی کنید.

“امروز چه اتفاق شگفت‌انگیزی افتاد؟”

“اگر امروز یک رنگ می بود، چه رنگی می‌شد؟ چرا؟”

“امروز از گذراندن زمان با چه فردی لذت بردی؟”

“چه چیزی را دوست داری که بزرگترها در رابطه بچه ها بفهمند؟”

“سخت ترین قسمت روزت در مدرسه چیست؟”

“اگر یک عصای جادویی داشتی، چه چیزی را در روزت تحول می دادی؟”

“آیا چیزی هست که دیشب قبل از خواب به آن فکر می کردی؟”

سنین ۱۰ تا ۱۳ سال

تمرکز: حمایتاز نوجوانان در حالی که هویت خود را کشف می کنند، روابط با همسالان را مدیریت می کنند و احساسات بزرگ خود را مدیریت می کنند.

“چیزی هست که دوست داری در رابطه آن سخن بگویید کنی اما نمی دانی چطور اغاز کنی؟”

“آیا اخیراً به خودت افتخار کرده ای؟ چه اتفاقی افتاده است؟”

“اگر چیزی تو را آزار می دهد، طبق معمولً چطور با آن برخورد می کنی؟”

“این روزها به چه چیزی زیاد تر از من نیاز داری؟”

“اگر می توانستی زمان را متوقف کنی، در کدام لحظه مقداری زیاد تر می ماندی؟”

“آیا کاری هست که بتوانم متفاوت انجام دهم تا به تو پشتیبانی کنم؟”

سنین ۱۴ تا ۱۷ سال

تمرکز: نوجوانان را تشویق کنید تا تأمل کنند، درمورد دنیای درونی خود سخن بگویید کنند و با مطمعن به نفس به سمت استقلال خود رشد کنند.

“اخیراً چه چیزی زیاد تر از همه ذهن شما را مشغول کرده است؟”

“از کجا می‌فهمید که چه وقتی غرق در مشکلات هستید؟چه چیزی پشتیبانی می‌کند؟”

“مردم درمورد شما چه اشتباهی می‌کنند؟”

“چه وقتی زیاد تر از همه از طرف دوستانتان – یا من – حس حمایتمی‌کنید؟”

“چه چیزی را آرزو می‌کنید که الان ناچار نبودید با آن ارتباط داشته باشید؟”

“آیا قسمت‌هایی از زندگی شما سنگین یا گیج‌کننده است؟”

“اگر می‌توانستم به روش بهتری برای شما ظاهر شوم، آن چطور به نظر می‌رسید؟”

منبع:

سواد زندگی

این نوشته برگرفته از پیچ اخصاصی استفانی پیجی، کارشناس ارشد سلامت روان و مدیر کلینیک و بنیاد سلامت روان و تحکیم خانواده پیجی است.https://www.peacheycounselling.ca/stefanie-peachey-profile

https://www.sfrankelgroup.com/stefanie-peachie.html